موسیقی درمانی
موسیقی درمانی و تاریخچه آن(قسمت اول)
اورفئوس، آواز خوش داشت و چنگ زیبا مینواخت. به قدرت ساز و آوازش زندگان را مفتون، مردگان را زنده و رودخانهها را به مسیر دیگر هدایت میکرد. اورفئوس اسطوره یا پیامبری یونانی بود که افسانهاش، از دیرباز قدرت موسیقی را به آدمیان تعلیم داده بود. ملوانان از اورفئوس آموختند که برای تقویت روحیه و افزایش تاب و توان پارو زنان راهی جز آواز خواندن و نواختن موسیقی در کشتی نیست. سرداران دانستند که با نواختن ساز میتوانند قدرت و شهامت سربازان را افزایش دهند. نمایشگران فهمیدند که نمایش بی بهره از موسیقی در جان تماشاگران اثر نمیکند، میزبانان یک مهمانی یا مراسم عروسی درک کردند که کیفیت مهمانیشان را با موسیقی و رقص چند برابر میکنند و روحانیون مذاهب دریافتند که با استفاده از موسیقی میتوانند اثر بخشی عبادت یا مراسم مذهبی را دو چندان کنند.
افسانههای مشابه اورفئوس، در اکثریت ملل یافت میشود و از دوران باستان انسان متوجه اعجاز موسیقی بر خود و سایر موجودات بوده است. مثلا میتوان به داستان فلوت زن رنگین پوش شهر هاملین اشاره نمود. در این داستان فلوتزنی شهر طاعون زدهی هاملین را از شر حملهی موشها نجات میدهد. او با نوای فلوت خود موشها را مجذوب خود میسازد و آنها را به بیرون از شهر هدایت میکند. داستان فلوت زن رنگین پوش ممکن است در نظرمان غلو آمیز جلوه کند، اما کافی است به یادآوریم که گاهی چطور تحتتاثیر یک موسیقی حال و روحیهمان دگرگون شده است و موسیقی بدن ما را همچون یک عروسکگردان هدایت کرده است. موسیقی ترنس یا ورزشی که در باشگاه میشنویم، موسیقی کانتری که در یک فیلم وسترن میشنویم یا شیش و هشتی که در یک عروسی و ترانهی عاشقانهای که در کنسرتی میشنویم همه به نحوی روحیه و شخصیت ما را تحت تاثیر قرار میدهد. همچنین از تاثیر نوای نی چوپان بر گوسفندان نیز آگاهیم. شتران تحت تاثیر حدی خوانی ساربانشان مسیر دو روزه را یک روزه طی میکنند و تاب آوریشان در برابر بار سنگین چندین برابر افزایش مییابد. همینطور امروزه تاثیر موسیقی بر شادابی و رشد گیاهان نیز اثبات شده است. بنابرین موسیقی تاثیر قابل توجهی بر روحیه و رفتار موجودات زنده میگذارد.
افلاطون که همواره دغدغهی طرحریزی و ساخت یک جامعهی ایدهآل و آرمانی را داشت، متوجه بود که بدون موسیقی نمیتوان انسان اجتماعی و فرهیختهای را پرورش داد. او گفته بود قادر است با موسیقی روح ثقیل و کدر سختترین مردمان را شفا دهد و مردمان رنجور را با موسیقی به مردمانی هوشمند و سلحشور تبدیل نماید. در آثار طبی به جای مانده از قرون چهارم و پنجم هجری قمری، میتوان اهمیت و تاکید اطبا در استفاده از موسیقی جهت درمان بیماران را مشاهده کرد. ابنهندو، پزشک و فیلسوف ایرانی معتقد بود که طبیب علاوه بر علوم طبیعی و علمالنفس باید علم به موسیقی را هم بداند، چرا که بسیاری از امراض را به مدد موسیقی میتوان علاج نمود. در آثار آن دوران دربارهی طبیبانی در آندلس مطالبی آمده است مبنی بر اینکه آنها قادر بودهاند با گرفتن نبض بیمار، موسیقی مناسب برای او را تجویز کنند و به کمک موسیقی بسیاری از بیماریها را شفا دهند. در جنوب ایران نیز هنوز مراسم زار که نوعی موسیقی درمانی است برای درمان جنزدگان یا بیماران اعصاب برگزار میشود.
آرش ابراهیمی، پژوهشگر و روانشناس بالینی